سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تاریخ ایران

نظر

سفیر ایران در روم شرقی (بیزانس) مردی با تدبیر بود که در42 سالگی سکاندار مهمترین روابط خارجی اشکانیان (ایرانیان) را در روم شرقی بر عهده داشت. در جنگی که کراسوس باعث و بانی آن بود، شاه ایران ارد یکم هیت بلند پایه ای از سفیران را به برای مذاکره به روم فرستاد، اما در این مذاکره صلح، کراسوس سالخورده با تندی بسیار ایران را مورد تهدید قرار داد و گفت : من وارد میانرودان (بین النهرین یا عراق کنونی) می شوم و شهرهای ایران را گرفته و با خاک یکسان می کنم و جواب شما را در تیسفون خواهم داد. سفیر ایران با جوابی آگاهانه کف دست خود را به سوی کراسوس نشان داد وگفت: اگر در اینجا (کف دست) موی دیدید شما (سپاه روم) هم خاک سرزمین مرا خواهید دید و تا وقتی من زنده هستم هرگز این آرزو محقق نخواهد شد. سر انجام در سال 53 پیش از میلاد، سپاه کراسوس سردار رومی، با سپاه سردار سورنای اشکانی، وارد یک نبرد خونین (نبرد حران) شدند و متاسفانه همین سفیر مقتدر ایرانی در روم شرقی نیز به همراه همسر و چهار پسرش در جنگ کشته شدند.

 

اما در نهایت با درایت و فرماندهی مقتدر سردار سورنا ایران پیروز این جنگ شد و کراسوس سردار رومی نیز کشته شد. مرگ کراسوس و شکست سنگین ارتش روم، ضربه جبران ناپذیری به دولت روم وارد ساخت و باعث شهرت اشکانیان (پارت‌ها) در جهان شد و نبرد حران به عنوان نخستین پیروزی امپراتوری مشرق زمین (ایران) بر مغرب زمین لقب گرفت. در این نبرد پرچم لژیون‌های ارتش روم هم به دست ایرانیان افتاد و تا زمانی که صلح میان امپراطوری ایران و روم برقرار شد، در دربار پادشاه اشکانی نگهداری می‌شد. این حماسه تاریخی بعدها زمینه ای شد برای غلبه و پیروزی مجدد شاپور بزرگ ساسانی بر والرین امپراتور روم و فیلیپ عرب که در نهایت منجر به زانو زدن آنها در مقابل پادشاه ساسانی شد، امروزه نقش برجسته این واقعه بزرگ تاریخی در نقش رستم بجای مانده است و درس بزرگی را برای فرزندان این سرزمین به یادگار گذاشته است که همواره بدانیم چه بسیار خون هایی که به عشق ایران ریخته شده است، از قرن های قبل تا کنون، چه بسیار جان هایی که فدای این کشور که همواره از آن بعنوان پایه گذار تمدن بشری یاد می شود، شده است تا هرگز خدشه ای به آن وارد نشود و تا تاریخ باقی است ایران نیز بماند.